هفتمی چی بود؟ (ماجراهای ایستگاه جنگلی) (پرنده آبی) چ1 زرکوب
زری
زرافه هم شیر شد و پرید هوا ودستش را مشت کرد و یک ضربه جانانه به توپ زد. توپ
از کنار میله ی دروازه گذشت.بالارفتو....
این جای قصه بود که من صدای شکستن شیشه شنیدم،توهم میخواهی بشنوی؟پس ورق بزن
ولی از آن وری.
دیدگاه شما
نظرات کاربران ( 0 نظر)