loader-img
loader-img-2
موظفیم به پرسش‌های فلسفی کودکان پاسخ دهیم

به گزارش ارتباطات و امور بین الملل انتشارات علمی و فرهنگی و به نقل از خبرگزاری مهر، ریحانه جعفری نویسنده و مترجم کتاب کودک و نوجوان ، درباره تأثیر ادبیات و کتاب در تربیت کودک گفت: بسیاری از مفاهیمی است که والدین می‌خواهند به کودکان خود آموزش دهند و اگر بخواهیم به روش سنتی آنها را تعلیم دهیم به دلیل اقتضائات زمان زندگی کودکان این ممکن نخواهد بود چون آنها به روز هستند و این‌طور مفاهیم برایشان باورپذیر نخواهد بود. در این مواقع کتاب می‌تواند بسیار مفید باشد و به والدین و مربیان نیز کمک کند تا امور تربیتی خود را پیش ببرند و مفاهیم را به کودکان آموزش دهند.

وی افزود: کتاب به شیوه داستان مفاهیم را مطرح می‌کند، این‌طور دیگر پیام‌ها به شکل مستقیم بیان نمی‌شوند چرا که اگر به شکل مستقیم با کودک سخن بگوییم به خوبی آن را در نیابد و یا تمایلی به دریافت آن نداشته باشد. مستقیم گویی مطالب برای کودکان شبیه کلاس درس می‌شود و شاید نتیجه مطلوبی به دست نیاید اما با داستان مفاهیم در ذهن کودک نقش می‌بندد. همذات‌پنداری کودکان با داستان‌ها، نقطه قوت کتاب‌ها است. کودکان با داستان‌ها همزاد پنداری می‌کنند و این‌طور خودش را به جای شخصیت داستان قرار می‌دهد این‌طور است که پیام‌های تربیتی را به خوبی دریافت می‌کند و پیام مورد نظر نویسنده به خوبی به کودک منتقل می‌شود.

این‌مترجم کتاب‌های کودک و نوجوان ادامه داد: کتابخوانی برای کودکان و درست خواندن آن از اهمیت بسیاری برخوردار است. این موضوع بخشی از داستان محسوب می‌شود. وقتی خوانش یک داستان درست انجام شود ارتباط بهتری با آن برقرار می‌شود و این تفاوتی ندارد که داستان را برای چه گروه سنی می‌خوانید. هرچند که اهمیت این موضوع برای کودکان و کودکانی که زیر سن دبستان هستند سواد خواندن ندارند، بیشتر است. داستان گویی برای کودکان زیر سن دبستان بسیار اهمیت دارد چرا که در جذب آنها به داستان تأثیر بسزایی دارد. مربیان و والدین می‌توانند داستان‌ها را به صورت نمایشی برای کودکان بخوانند و هرجا که لازم است صدای خود را تغییر دهند به طور مثال اگر در داستان زرافه در حال گفتگو با یک خرگوش است و یا دختری با پسری صحبت می‌کند با تغییر صدا داستان برای کودک عینی می‌شود هرچند که این یک اقدام ساده است.

جعفری گفت: اینکه جمله پرسشی باشد یا خبری و یا تعجبی در لحن داستان گویی مؤثر است. با درست خواندن کتاب و توجه به علائم سجاوندی می‌توان مفاهیم داستان را به درستی به کودک منتقل کرد. به طور مثال اگر جمله امروز باران آمد به نقطه ختم شود به صورت خبری خوانده می‌شود اما اگر علامت سوال داشته باشد باید با لحن سوالی خوانده شود. حتی اگر همین جمله به علامت تعجب ختم شود باید به صورت تعجبی خوانده شود. ممکن است که داستان راجع به منطقه خشکسالی باشد که بارش باران در آن تعجب برانگیز است. چگونه خواندن کتاب در انتقال پیام داستان مهم است. با خواندن درست داستان در حال آموزش داستان خوانی درست به کودک نیز هستیم و وقتی خود او شروع به داستان خواندن می‌کند با فرم عمیق‌تری داستان را خواهد خواند و درست خواندن داستان این‌طور برای کودکان نهادینه می‌شود.

وی با اشاره به مجموعه داستان‌های کودکانه من و برادرم نوشته ماری لوئیزگی، گفت: وقتی این مجموعه را خواندم با خودم گفتم چرا همان چیزی که در فلسفه و پرسش‌های کودکان با آن مواجهیم به سوال‌های بنیادی نظیر اینکه چرا آسمان آبی است و یا چرا آتش داغ است؟ چرا صدف‌ها کنار ساحل هستند؟ این چراها باعث می‌شود تا کودک در ادامه زندگی خود و در بزرگسالی نیز پرسشگر باشد. وقتی کودک پرسشگر باشد در بزرگسالی نیز به سادگی هر کاری را انجام نمی‌دهد و به دنبال مفاهیم می‌رود و این یکی از وظایف ادبیات است. مجموعه داستان‌های من و برادرم مجموعه قصه‌هایی است از پسر دو ساله‌ای که خواهر 6 ساله دارد و پرسش‌های کودکانه‌ای که این پسر بچه از خواهر خود می‌پرسد و خواهرش جواب می‌دهد. استرلا دختر 6 ساله‌ای که به این پرسش‌ها جواب می‌دهد از آنجایی که خودش کودک است پاسخ‌های کودکانه می‌دهد. این نشان می‌دهد که مفاهیم چقدر در نگاه کودکان با نگاه بزرگسالان متفاوت است.

این‌مترجم در بخش دیگری از گفتگو گفت:‌ هیچ‌گاه نباید نسبت به کودک در برابر پرسش‌های بسیاری که مطرح می‌کند بی تفاوت باشیم بلکه موظف به پاسخگویی هستیم و هر چقدر به پرسش‌های کودک بیشتر بها دهیم او به سمت پرسش‌های جدیدتری سوق پیدا می‌کند. به نظرم این کودک در آینده در زندگی اجتماعی خود فرد خوشبخت‌تری خواهد بود. من در هر دو جهان تألیف و ترجمه فعالیت کردم و می‌توانم بگویم که این دو با هم منافاتی ندارند بلکه هر دو به شدت با یکدیگر همسو هستند و تلاش هر دو آگاهی رسانی به مخاطب است. هدف نویسنده از نگارش کتاب آگاهی رسانی انتقال مفاهیم است و فرقی ندارد که این نویسنده ایرانی باشد یا خارجی چرا که او می‌خواهد به مخاطبان خود مفاهیم و مضامینی را منتقل کند. هر کشوری با توجه به فرهنگ خود مفاهیم مشخصی دارد و این مختص همان جغرافیاست و مشابه آن در جای دیگری موجود نیست اما برای من نویسنده جالب است که در آن سوی دنیا چطور به فلسفه کودکان توجه می‌شود و قطعاً ما نباید کودکانمان را محدود به یک اندیشه کنیم بلکه آنها باید با تفکرات مختلف نسبت به پدیده‌های واحد انسانی در دنیا آشنا شوند، موضوعاتی همچون خجالت و خشم و ترس مورد توجه همه مردم دنیاست و خوب است این چگونگی مواجهه با این مفاهیم را با ترجمه به اشتراک بگذاریم. چرا که مواجهه با مفاهیم واحد بر اساس فرهنگ هر کشوری متفاوت است و آشنایی کودک با این تفکرات باعث می‌شود که به دنیا بسیط‌تر نگاه کند.

جعفری در پایان در مورد سهم تألیف و ترجمه در نشر کشور گفت: این موضوع نگاه ناشران است که چه میزان از انتشارات خود را به تألیف ترجمه اختصاص دهند و اینکه از چه راهی کتاب‌هایش بیشتر به فروش می‌رسد باید بگوییم که برای تعریف یک کتاب در درجه اول برای کودکان باید تصویرگری صورت گیرد اما وقتی بی ترجمه می‌شود دیگر هزینه تصویرگری ندارد و حتی می‌توان کمی کیفیت چاپ آن را نیز کاهش داد تا در هزینه تولید کتاب صرفه‌جویی شود. من شاهد هستم که برای بسیاری از ناشران تألیف ارزشمند است اما ممکن است بودجه آنها برای تألیف همه کتاب‌ها کافی نباشد.

کتاب «چه کسی نخ ماه را نگه می دارد؟»به قلم ریحانه جعفری از کتاب های انتشارات علمی و فرهنگی است که در 32صفحه و شمارگان 1000جلد به چاپ رسیده است.

دیدگاه شما
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
کد امنیتی