تماشای روایت ، از چیستی تا چرایی و درک ما از آن

بر اساس منظومه‌های هومری، ادراک و دانش فرایندی در تسلط خدایان که بنا به مصلحت از طریق واسطه‌هایی است صرفا به انسان دیکته می‌شود، نه محصول تفکر نوع انسان. به عبارت دیگر درک جهان نه محصول ادراک و تفکر نوع انسان بلکه وابســته به آموزه‌ها و تلقیات خدایان اســت. در عرصه اجتماعی محصول چنین ادراکی، مجموعه‌های از آیین‌های نمایشی، پیکره‌ها، تصاویر و اشعاری است که در ستایش، پرستش و وصف خدایان از سوی یونانیان باستان،  این گونه اســت کــه برای ارتباط بــا خدایان و درک ابداع می‌شود.

او در تقابلی آشکار با ایده‌های سنتی، انسان را فاقد توانایی کسب تجربه‌های مستقیم در ادراک خدایان می‌داند. «رد اعتبار حوادثی مانند رنگین کمان، رعد و برق و روشنایی به مثابە نشانه‌هایی غیبی در تفسیر وقایع مادی، از دیگر موارد با اهمیت در مباحث اوست» «24 1990: ,Everson». زنوفون بهرهگیری از عقل انسانی به مثابۀ ودیعهای حقیقی و مواجههای خردورزانه با جهان و طبیعت برای درک حقایق پنهان آن را جایگزینی مناسب برای تلقیات و تصورات موهوم اساطیری رایج در جامعۀ یونان میداند.

آدمی محدود است و بدین دلیل نمیتواند «از آغاز» کل را بشناسد. ولی باز هم طلب دانش از سوی آدمی ارزنده است، زیرا امکان پیشرفتی درخـور توجه در قالب ادراک آنچه بهتر است وجود دارد. اما این پیشرفت همواره جزئی است. بشر هرگز در اصل به دانش کامل و وافی از سـاختار کل دسـت نخواهد یافت. وی همواره و به حکم ضرورت در راه پویندگی به ســوی دانش خواهد بود. نه اینکه نومیدانه در دنیای باورها گم شده باشد، ولی هرگز هنگامی که به اعتقاد نا آزمودنی نائل شد و به دانش دست یافت، اطمینانی تام نخواهد داشت.

این کتاب به نویسندگی و قلم مجید آقایی یکی از ناشران برگزیده چند دوره از نمایشگاه کتاب است که به بررسی تحلیلی روش انتقال عناصر داستان از روایت به درام پرداخته است.