loader-img
loader-img-2
باباگوریو/ نگاهی به زشتی و قشنگی جامعه پاریس 1834

به گزارش انتشارات علمی و فرهنگی: در اینجا پیاده‌روها خشک است، در جوی‌ها نه گل هست و نه آب و کنار دیوارها علف سبز شده است. هر چند انسان بی‌قید باشد، مانند تمام رهگذران از دیدن این مناظر غمگین می‌شود. صدای یک درشکه در این محله واقعه‌ای به شمار می‌رود خانه‌ها صورت غمناکی دارد. دیوارها شخص را به یاد زندان می‌اندازد. چیزهایی که یک نفر پاریسی گمگشته در این محله می‌تواند ببیند عبارت است از پانسیون‌ها و مؤسسات ارزان مذلت و زجر پیری و ناتوانی مشرف به مرگ و خاموشی جوانی برهنه و خوشحال که برای امرار معاش مجبور است با زحمت و مشقت کار بکند.

هیچ یک از محله‌های پاریس مانند اینجا وحشتناک و ناشناس نیست. محیط کوچه نو سن ژئوپو را مخصوصا باید از سایر کوچه‌های پاریس متمایز کرد و آن را محیطی تصور کرد که با فلز محصور شده باشد، زیرا طرز زندگی اهالی آن با سایر جاها تفاوت دارد، هیچ محیطی برای صحنه داستان ما متناسب‌تر از این کوچه نمی‌توان یافت. وقتی که شخصی از سایر کوچه‌های پاریس به این محوطه وارد می‌شود، مثل این است که می‌خواهد وارد دخمه‌ای شود، همچنان که شخص به مرور از پله‌ها برای ورود به دخمه پایین می‌رود نور روز کمتر می‌شود و صدای راهنمای دخمه رفته رفته به خفگی می‌گراید.

این تشبیه در مورد محیط این داستان صدق می‌کند و مطالعه آن نباید با افکار جدی توام باشد. چه کسی است که بگوید تشبیه قلب‌های سرد و بی مهر وحشتناک‌تر است یا تشریح کله‌های بی‌مغز و پوک؟

بین خیابان‌های دو طرف دیوار محوطه مربعی برای کاشت بوته‌های کنگر اختصاص داده شده که اطراف آن را درخت‌های میوه احاطه کرده است. این درخت‌ها به شکل دوک تراشیده  شده و زیر آنها ترشک و کاهو و جعفری کاشته‌اند. زیر آلاچیق میز گرد سبزرنگی با چند صندلی قرار دارد. در روزهای گرم پانسیونرهای نسبتاً متمول که وضع مالی آنها اجازه می‌دهد فنجانی قهوه بخورند زیر این آلاچیق می‌نشینند و در گرمایی که تخم‌مرغ را می‌پزد قهوه خود را می‌نوشند...

قسمت جلوی عمارت دارای سه طبقه و یک شیروانی است که در جرزهای آن سنگ‌ریزه به کار رفته و در نقاشی آن رنگ زرد مصرف شده تقریباً تمام خانه‌های شهر پاریس این رنگ را دارند و این رنگ زرد حالت بسیار ناخوشایندی به ساختمان‌ها می‌دهد.

هر یک از طبقه‌های جلوی عمارت پنج پنجره با شیشه‌های کوچک دارد. به هر یک از آنها کرکره ای وصل شده که طرز بلند شدن و باز شدن یکی با دیگری متفاوت است و شکل هیچ یک به دیگری شبیه نیست. در هر یک از طبقه‌های طرف دیگر ساختمان دو پنجره وجود دارد و جلوی پنجره‌های طبقه اول میله‌های آهنی به کار رفته است.

پشت عمارت حیاطی است به پهنای بیست قدم که در آنجا خوک و مرغ و خرگوش در کمال صلح و صفا با یکدیگر زندگی می‌کنند در انتهای حیاط انباری است برای هیزم بین این انبار و مطبخ قفسه معلقی دیده می شود که مخصوص نگهداری غذاست و آب چرب ظرف شویی آشپزخانه از زیر آن جاری است...

 

 

دیدگاه شما
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
کد امنیتی