سندباد
مرد جوان ثروتمندی که اموال خود را هدر داده است، باید برای کسب معاش به صورت
بازرگان خانه اش را در بغداد ترک کند و به یک سفر دریایی برود.
او در سفرهای خود با توفان های شدید،
نهنگ های خوفناک، پرندگان غول آسا و یک غول که می خواهد او را از بین ببرد،
مواجه می شود. با این حال سندباد حتی پس از آنکه دوباره مال و ثروت خود را به
دست میآورد به دنبال ماجرا های بیشتر به دریا برمی گردد. آیا سندباد بر خطرات
پیشرو پیروز می گردد؟ و یا اینکه عطش او برای ماجراجویی منجر به نابودی اش می
شود؟
دیدگاه شما
نظرات کاربران ( 0 نظر)