روایت
زندگی جوانی است دردمند برای خدمت به مردمانش ، روایت زیستن انسان هایی مؤمن به
اصول و سنت های صحیح که از دل حکمت های پیران قوم خود سر بر آورده است .
قصه مردمانی است سخت کوش که بی هیچ
منتی برای آبادانی سرزمین خود کوشیده اند ، اما عاقبت به دلیل اعمال کاری ها و
بی لیاقتی برخی همواره مجبور به سرخ نگه داشتن صورت خود با سیلی هستند .
داستان جوانی تحصیل کرده و جویای نام
که میخواهد با در آمیختن علم و عمل خود به جایگاهی رفیع دست یابد و برای یافتن
استاد قدیمی خود که دانشگاه را به همین دلیل رها کرده روانه نقاطی بکر در این
سرزمین میشود که دست سودجویان و منفعت طلبان روزگار به دور مانده است ، اما با
حوادث و مسائلی رو به رو می شود که دیدگاهش را نسبت به بسیاری از مسائل تغییر می
دهد
دیدگاه شما
نظرات کاربران ( 0 نظر)