سیب دخت و سیر دخت (دنیا خانه من است)(پرنده آبی) چ1 شمیز رحلی 650000 ریال
سیب
دخت صبحش را با آبتنی توی برکه شروع کرد موقع برگشتن یک سطل آب هم آورد
آب را توی یک خمره ی بزگ سفالی ریخت بعد چندتا سیب زمینی شیرین برای صبحانه آب
پز کرد قهوه ام حاضر بود
کمی نارگیل روی سیب زمینی ها رنده کرد
خیاربانو که بوی خوش قهوه به دماغش خورده بود خودش را به آشپز خانه رساند .
خیاربانو پرسید : (( صبحانه حاضر نشده ؟
سیب دخت لبخند زد و جواب داد : (( بله حاضر ! )) ..
دیدگاه شما
نظرات کاربران ( 0 نظر)