با
پیدایش نقد ساختاری در حوزه دانش های بشری، موضوع بررسی ساختاری متون ادبی نیز
مطرح شده است. پژوهشگران ادبی همواره به دنبال راه هایی برای ایجاد سازگاری میان
قواعد خشک ساختاری با روح هنری آثار ادبی بوده اند. در این راه بررسی ساختاری
متون ادبی معاصر، در مقایسه با متون کلاسیک، دشواری کمتری دارد. کتاب حاضر به
بررسی و ارائه رهیافتی کاربردی در تحلیل و طبقه بندی ساختاری متون گذشته ادب
فارسی در حوزه ادبیات داستانی، به ویژه داستان های حماسی و اساطیری، پرداخته است
و شاید حماسه ملی ایران، شاهنامه ی فردوسی، در این راه از ضروری ترین آثار سترگ
ادبی باشد که سزاوارِ این طبقه بندی است.
دیدگاه شما
نظرات کاربران ( 0 نظر)