به گزارش روابط عمومی انتشارات علمی و فرهنگی به نقل از خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) و به قلم عادل پازیار، کتاب صد سال عکاسی مناظر شهری با تمرکز بر کالبد شهر با هدف نمایانکننده تغییرات جمعیتی، گرایشهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ساکنان آن منتشر شد.
انتشارات علمی و فرهنگی با همکاری مرکز ارتباطات و امور بینالملل شهرداری تهران، 6 عنوان کتاب از مجموعه «کتب سده» را ذیل موضوع «تهران از منظر هنرمندان» رونمایی میکند.
کتاب صد سال عکاسی مناظر شهری در تهران تألیف مهدی وثوقنیا یکی از کتابهای این مجموعه است که تهران را از طریق منظرۀ شهری آن در بازه زمانی 1300 تا 1400 شمسی بررسی میکند. این کتاب 211 صفحه و در قطع خشتی منتشر شده است.
کتابهای متعددی با موضوع تهران در سال های اخیر چاپ شده که عموم این کتابها همچون کتاب صد سال عکاسی مناظر شهری در تهران به سفارش شهرداری تهران انجام شده است و برخی کتابها که رویکرد تاریخی به تهران داشتند با مشارکت موزه عکسخانه شهر همچون کتاب سیمای تهران در سده 13 هجری قمری روانه بازار نشر شدند.
وثوقنیا انتخاب رویکرد مناظر شهری در این کتاب را مهمترین ویژگی آن میداند که میتوان حدود 100 سال عکاسی از پایتخت را به گرد این عنوان به اجماع رساند هر چند منتقدان معتقدند این کتاب عنوان پرطمطراقی دارد و نمیتواند نماینده مناسبی برای 100 سال عکاسی ایران باشد.
برخی منتقدان نیز مناظر شهری را محدود به فضا و اسکن ساختمانهای شهر نمیبینند و تصاویر تجربه زیستهای را که از مناسبات اجتماعی و سیاسی ایران معنا مییابد در این کتاب خالی میبینند.
هرچند وثوقنیا نیز معتقد است برای چاپ این کتاب با مشکلات مختلفی روبهرو بوده است. یافتن عکسهای مناسب از قبل دهه 60 بسیار سخت است که به گفته وثوقنیا در آن دوره عکاسان مناظر شهری وجود نداشتند و موضوع آنها تهران نبوده است.
به گفته وثوقنیا در دهههای مختلف و قبل از انقلاب عکاسی، به عنوان یک هنر دیده نشده و بعد از آن به عنوان یک هنر دیده شد.
وی گفت: عکاسی قبل از انقلاب نوستالژی و جنبه تاریخی صرف دارد، در واقع بعد از بازگشایی دانشگاه، روی هنر به آن باز میشود در حالی که قبل از آن عینیت بوده و ذهنیت در آن وجود نداشت، بر همین اساس در این کتاب تلاش میکنیم که پوسته و نگاه اولیه عکاسی را تغییر دهیم، ذهنیت را مکتوب و تبدیل به عینیت کنیم.
در متن پشت جلد این کتاب آمده است: «تهران امروز کلانشهری چندپاره است که با جمعیتی میلیونی، فرهنگها و خردهفرهنگهای بسیاری را در خود جای داده است. در حدود یک سده پیش اما تهران شهری کوچک با جمعیتی محدود بود که رؤیای تغییر را در سر میپروراند. بخشی از آنچه در صد سال اخیر بر سر تهران رفته است را میتوان در عکسهای این شهر جستجو کرد. در این میان عکسهای مناظر شهری تهران با تمرکز بر کالبد شهر میتوانند علاوه بر تغییرات شکلی آن، نمایانکنندهی تغییرات جمعیتی، گرایشهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی ساکنان آن باشند. علیرغم توجه عکاسان به این شاخه از عکاسی تاکنون کتابهای عکس تهران بیشتر بر بازنمایی زیباییها و جنبههای توریستی این شهر متمرکز بوده و نگاه شخصی عکاسان کمتر مجال نمایش یافته است. ازاینرو کتاب پیشرو مجموعه عکسی از چشماندازهای شهری تهران در قرن اخیر است که از میان آثار صد عکاس ایرانی گردآوری شده است و میکوشد تا با کنار هم گذاشتن بخشی از تصاویر شهری تهران به روایتی نو در این آثار دست یابد. در این مسیر آشنایی مختصر با پیشینهی عکاسان و پیگیری نگاه عینی و گاه بازنماییهای ذهنی آنان نیز مد نظر بوده است.»
این کتاب در دومین نشست از سلسله نشستهای تهران از منظر هنرمندان، با عنوان «تهران از منظر عکاسان» با رونمایی از کتاب صدسال عکاسی مناظر شهری در تهران که از سوی مهدی وثوقنیا به همت مرکز ارتباطات شهرداری تهران و انتشارات علمی و فرهنگی گردآوری شده است به صورت مجازی رونمایی شد.
وی در توضیح کتاب گفته است: این کتاب از سال 1399 چیده میشود و به سال 1303 میرسد و امروز کسی از تهران عکس نمیگیرد که بگوید که این فضا مثلاً این کوچه دیگر نخواهد ماند بلکه پرداختن به زیست در شهر به مسئله تبدیل شده و این کتاب واکاوی شهری است که عکاس در آن زندگی می کند. در واقع واکاوی عکاسان نسبت به شهر و تجربه آنها نسبت به شهر را در این کتاب نشان میدهیم و در پی نوستالژی از تهران نیست بلکه در پی شناخت از شهر تهران است.
رامیار منوچهرزاده، عکاس و پژوهشگر در نقد این کتاب گفت: تهران نهتنها به عنوان پایتخت و کلانشهر بلکه به واسطه بسترهای سیاسی و اجتماعی و زیست مردم همچون مهاجرت و اتفاقهای متفاوتی که در این شهر افتاده است، عجیب و غریب است. با دیدن تصاویر سیتیاسکن تهران در این کتاب اولین چیزی که به نظر میرسد این پرسش است که آیا شهر تهران بیش از فضاهای شهری نیست.
عکسها به معنا ارجاع نمیدهند
وی به عکسهای محدود از بزرگان عکاسی در ایران اشاره کرد و گفت: با دیدن یک عکس از یک عکاس نمیشود به عمق وارد شد. اینجا مسئله سندیت داستان اهمیت دارد که میتواند تصاویر در اختیار پژوهشگران قرار بگیرد درحالی که اکنون عکسها به معنا ارجاع نمیدهند.
منوچهرزاده افزود: وقتی به گردآورنده یک عنوان کلی به اسم تهران میدهیم تا صد سال را در آن بگنجاند، او را وارد یک چالش میکنیم. در این باره یک فضای سیستماتیک و آکادمیک لازم است.
وی افزود: با توجه به وسعت، گستره و دوران پر پیچ و خم تاریخی-اجتماعی تهران به عنوان یک کلانشهر و پایتخت، کار سختی است که بخواهیم در یک منظر شهری کلیاتی از یک فضا را ببینیم. بهتر بود که به جای صد سال عکاسی در یک کتاب این موضوع در پنج کتاب آورده میشد یا تقسیم دورههای مختلف زمانی انجام میگرفت تا بتوان یک نگاه جامع و کاملتری داشت و فضا برای تحلیل و بررسی شرایط فراهمتر باشد.
دچار بحران تعریف در جامعه عکاسی هستیم
مهرداد افضلی، عکاس و پژوهشگر در این نشست با اشاره به اینکه همیشه میتوان از ایدهآلها صحبت کرد ولی هر کار و اقدامی در زمینه هنر درخور ستایش است، گفت: ما دچار یک بحران تعریف در جامعه هنری و عکاسی هستیم و در این باره باید بیشتر به این نکته بپردازیم که عکس چیست و چه کاری میتواند بکند و انتظار ما از عکس چیست. این کتاب عنوان پرطمطراقی دارد اما آیا صد سال عکاسی را میتوانیم در یک کتاب ببینیم.
وی با بیان اینکه مناظر شهری میتواند امتداد ذهن و ایده آدمها باشد، ادامه داد: باید در تعریفمان از عکاسی تجدید نظر کنیم، البته این انتقاد به کل عکاسی وارد است که آن را اغلب وابسته به دوربین و تکنیکالمحور میدانند.
افضلی عنوان کرد: عکاسی یک فرایند ذهنی و ایدهمحور است و بیشتر به پس ذهن ربط دارد تا جلوی دوربین. در جامعه عکاسی ما اما دوربین امتداد چشم است در حالی که دوربین باید امتداد ذهن باشد.
وی عنوان کرد: هنر یک فرایند تقلیدمحور نیست و پروسهای خلاقه است و عکاسی نیز باید به عنوان یک هنر در یک پروسه خلاقه حرکت کند. هنر وادی تضارب آراست و امکان گفتگو به وجود میآورد و این مسئله و انتشار این کتابها باارزش است چراکه به واسطه آنها میتوانیم کمبودها و نقاط ضعف و قوت را بررسی و شناسایی کنیم و به آن بپردازیم.
افضلی در پایان یادآور شد: نهادهایی مانند شهرداری که امکان ایجاد تحولی بزرگ را دارند باید در سویههای دیگر هنر نیز پیشقدم شوند و همراه با صاحبنظران مشکلات را شناسایی و حل کنند.
عکاسانی که آثارشان در این کتاب به نمایش درآمده مهری رحیمزاده، آرمان استپانیان، پویا کاظمی، حامد یغمائیان، مهدی خندان، امیر علیمی، فرهاد منطق، فریدون بابا احمدی، عطا نوین، هادی خراسانی، آرش کریمی، زهرا رضی، کیانا فرهودی، حسین داودی، رضا یاوری، یحیی دهقانپور، سروش نعیمیذاکر، مهدی عبدالکریمی، گلناز زیبندهخو، پویا شاه حیدری، آیدا نخلبند، حسین گُلیار، کاوه سجودی، علیرضا فانی، عباس کوثری، علیرضا زنگیآبادی، مینا نبئی، مهدی قاسمی، مهرداد نراقی، محسن شاهمردی، محسن یزدیپور، کورش ادیم، غزاله رضائی، نیوشا توکلیان، مزدک عیاری، بهروز مهری، ساسان ابری، هستی ظهیری، مرضیه رشیدی، تهمینه منزوی، آتیه نوری، هوفر حقیقی، پولاد حقیقی، آرش فایض، مهرداد افسری، نجف شکری، امین طلاچیان، مهران مهاجر، محمدرضا میرزایی، بهنام صدیقی، سیاوش نقشبندی، سیفاله صمدیان، بهمن جلالی، رضا سیدپایداری، محبوبه کرملی، دادبه بصیر، مجید کورنگ بهشتی، احمد عالی، پیمان هوشمندزاده، بهمن مرادی جورابی، حسین بهرامی، مجید بختیاریوفا، مهدی درخواه، شهریار توکلی، ابراهیم خادم بیات، اسماعیل داوری، مسعود اسکندری خویی، مرتضی نیکوبذل، محمود مروتی، بابک بصیر، اسعد نقشبندی، نادر داوودی، عباس مرادی جورابی، شاهرخ جعفری، فاطمه طائب، فاطمه تعمیدی، جاسم غضبانپور، ساسان مؤیدی، عزیز ساعتی، محمد غفوری، فرهاد فخریان، کامران عدل، نصرالله کسرائیان، کامران شیردل، محمود کلاری، رعنا جوادی، کاوه گلستان، هنگامه گلستان، افشین بختیار، نورالدین نظمی لاچینزاده، گودرز اسعد بختیاری، نیکول فریدنی، فرخ خادم، غلامحسین ملکعراقی، سید محمود پاکزاد، علی خادم، بارون واهان ترپانچیان، محمد پروین، آنتوان سوریوگین و محمدجعفر خادم هستند.
هرچند کارشناسان نقدهای مختلفی را به این کتاب دارند همگی بر این واقفند که میتواند آغاز راهی باشد برای حفظ حافظه تصویری شهرها تا پژوهشهای بصری به صورت مکتوب مداومت داشته باشد و نهادهای مختلف از چنین حرکتهایی حمایت کنند.
برای خرید این کتاب میتوانید روی اینجا کلیک کنید.