کریم امامی، سال 1309 در کلکته هند به دنیا آمد، اصالتی شیرازی داشت و پدرش تاجر چای بود و به کلکته رفت و آمد داشت. امامی از دو سالگی تا پایان دوره متوسطه تحصیلی در شیراز ماند و پدرش نیز در یادگیری زبان انگلیسی به او کمک کرد؛ همین زمینه و استعداد بود که او را به تحصیل در رشته ادبیات و زبان انگلیسی دانشگاه تهران مشغول کرد و هنوز فارغ التحصیلیاش نرسیده بود که دست به کار ترجمه شد، آن هم برای خبرنگاران خارجی که در کشاکش ملی شدن صنعت نفت از اقصی نقاط جهان به ایران میآمدند.
پس از فروکش کردن تب و تاب ملی شدن صنعت نفت و به سال 1338 مدتی در استدیو گلستان با ابراهیم گلستان، فروغ فرخزاد، مهدی اخوان ثالث و تنی چند همکار شد و البته از همین رهگذر با نجف دربابندری، سرویراستار فرانکلین، که به این استدیو رفت و آمد داشت، آشنا شد. کریم امامی مدتی هم پشت میز روزنامهنگاری در کیهان اینترنشنال نشست که این شغل پلهی ماقبل فعالیتهای دیگر او در انتشارات فرانکلین بود. در همان دورانِ فعالیتش در کیهان، نجف دریابندری از او خواست کتاب گتسبی بزرگ را ترجمه کند، اثری مهم از اسکات فیتلز جرالد که نامش در ایران با کریم امامی گره خورده است.
دو سال بعد از این ترجمه و هنگامی که نجف دریابندری برای گذراندن دورهای به سوئیس رفته بود، به کریم امامی پیشنهاد ویراستاری در انتشارات فرانکلین را داد؛ خود امامی آن را چنین توصیف میکند:
"به نظرم پیشنهاد خوبی آمد. خبرنگاری و نویسندگی برای روزنامه جالب و هیجانانگیز است، ولی تا سن معینی. نوشتن زیر فشار ساعت و دقیقه، برای اینکه مطلب به روزنامه برسد نوعی انضباط فکری در انسان پدید میآورد که مفید است، ولی سن که از سی و پنج گذشت، سریع نوشتن دشوار میشود و اگر آدم مواظب نباشد کارش به یکنواخت نویسی و تکرار کلیشه های ژورنالیستی میکشد. از این رو به خودم گفتم کار کتاب مرا از فشارهای روز به روز میرهاند و در واقع مرحلهی منطقی بعد از کار روزنامهنگاری است."
دفتر مرکزی فرانکلین در نیویورک قرارداشت و کریم امامی و دیگر نامهای مطرحی همچون نجف دریابندری و همایون صنعتیزاده در شاخهی تهران این انتشارات مشغول فعالیت بودند، هرچند از جایی به بعد فرانکلینِ تهران از دفتر نیویورک نیز جلو زد.
"ما دیگر به آن ترتیب که کتابی از آمریکا پیشنهاد شود کار نمیکردیم، بلکه در ایران خودمان بر اساس پیشنهاد اشخاصی که دوست داشتند کاری را ترجمه کنند یا کتابی را که شورا مناسب ترجمه میدید انتخاب میکردیم و هر تصمیمی که بود در همین تهران انجام می گرفت. از این گذشته، در این دورهی فرانکلین آمریکا به علت خشکیدن منابع مالی در حال اضمحلال بود و شاید باور نکنید که به کمک مالی فرانکلین تهران سر پا ایستاده بود."
او در همان سالها نشریه کتاب امروز وابسته به انتشارات را هم اداره میکرد که هشت شمارهای منتشر و البته در تاریخ مطبوعات ماندگار شد. امامی در سالهای پس از انحلالِ فرانکلین انتشارات زمینه را بنیان گذاشت که در بحبوحهی شرایط اقتصادی جنگ دوام نیاورد اما کتاب فروشی آن در محله الهیهی تجریش تا مدتها پابرجا و پاتوق کتاب دوستان بود. او در این مدت همچنان به ترجمه و تالیف آثاری مختلف مشغول بود، از جمله ترجمهی مجموعه داستانهای شرلوک هلمز، ویراستاری فرهنگ معاصر انگلیسی-فارسی اثر سلیمان حییم، تالیف مجموعهی از پستی و بلندی ترجمه. برخی از آثار دیگرش هم سالها پس از درگذشتش منتشر شد، از جمله گال...گال...گالری که منتخبی از مقالات او در دههی 40 است.
پایانبخش زندگی کریم امامی سرطان بود. او پس از گذراندن دورهای از بیماری سرطان خون در هجدهم تیر 1384 و در هفتاد و چهار سالگی درگذشت.
نویسنده: مهدی نوروز