loader-img
loader-img-2
آیا عواطف بر جامعه اثرگذارند؟

به گزارش روابط عمومی انتشارات علمی و فرهنگی به نقل از خبرگزاری ایرنا کتاب مسئله عواطف در جوامع اثر جاناتان اچ.ترنر با ترجمه محمدرضا حسنی به وسیله انتشارات علمی و فرهنگی منتشر و روانه بازار شده است؛ کتابی که احساسات و عواطف را در ایران از منظر جامعه‌شناسی بررسی می‌کند.

کتاب مسئله عواطف در جوامع برپایه نظریات و جامعه شناسانی همچون وبر، دورکیم مارکس، پارسونز و میلز استوار شده است و برای تمرکز بر مسایل خاص کنونی از آرای این جامعه شناسان و آرای جدیدتر استفاده می کند. این کتاب درباره گره ها و راهکارهای حل چالش های اجتماعی است،‌ اما در عین حال حاوی چارچوبی است که به کمک آنها به تحلیل این مشکلات می پردازیم. امروزه هیچ راه درست واحدی برای تامل و مطالعه درباره جهان وجود ندارد، بلکه تنها پارادایم ها و مدل هاست که همچون عدسی هایی برای تحقیق و بررسی به کار می روند. انتشار کتاب جاناتان اچ. ترنر فرصتی است تا موضوع احساسات و عواطف را در ایران از منظر جامعه شناسی بررسی کنیم. مطالعه این کتاب به ما می آموزد که عواطف را که تاکنون آن را مقوله ای روانشناختی می دانستیم اینک از منظری کاملا متفاوت و تا حدودی دور از ذهن مطالعه کرده و بشناسیم،‌ یعنی جامعه شناسی. این نخستین کتاب مستقل درباره جامعه شناسی عواطف به زبان فارسی است. 

سخن مترجم

محمدرضا حسنی به ترجمه این کتاب پرداخته است. او می گوید: جامعه شناسی عواطف به مثابه زیرشاخه ای از جامعه شناسی در بهترین حالت تنها پیشینه ای 35 ساله دارد. جای شگفتی است که وجود چنین پویش بنیادی در رفتار، تعاملات و سازمان اجتماعی از رسالت جامعه شناختی بسیاری از پایه گذاران و پیش قراولان رشته جامعه شناسی غایب بوده است. یکی از دلایل این غلفت و بی توجهی این است که نگرش و رویکرد جامعه شناسی متقدم به جوامع کلان بوده و به آن به مثابه یک کل می نگریسته است. دلیل دیگر این بی توجهی از این حقیقت ناشی می شود که اثر بنیادی جورج هربرت مید در زمینه فرایند های اجتماعی خرد بود و به طرز عجیبی عاری از مفهوم سازی عواطف، با وجود این اشاره هایی در خصوص اهمیت عواطف در طول سده نخست جامعه شناسی در نظریه سازی سطح خرد و کلان دیده می شود.

حسنی معتقد است که مطالعه این کتاب به دانشجویان و پژوهشگران علوم اجتماعی، علوم سیاسی، تاریخ، روانشناسی، روانشناسی اجتماعی و سایر شاخه های علمی علوم انسانی توصیه می شود. همچنین مدیران و کارگزاران عرصه سیاست و اجتماع با مطالعه این کتاب می توانند شرایطی را که موجب می شود تا افراد جامعه تعهد و التزام خود را به ساختارها و نهادهای اجتماعی و به خصوص سیاست و حاکمیت از دست دهند، شناسایی کنند و برای رفع تعدیل یا کاهش آنها اقداماتی صورت دهند.

معرفی کتاب

این کتاب برگزیده هفدهمین، بیستمین، بیست و دومین، بیست و سومین و بیست و چهارمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران شده است. کتاب مسئله عواطف در جوامع شامل یک پیشگفتار و چهار فصل است.  فصل نخست کتاب با عنوان «چرا انسان ها این قدر عاطفی اند؟» به ریشه های عواطف و نحوه تاثیر گذاری آنها بر سازمان جوامع بشری می پردازد. در قسمتی از این بخش آمده است: ما وقتی به عواطف فکر می کنیم، مایلیم به کسوت روانشناسان مردمی درآییم و عواطف را به صورت حالاتی عاطفی ببینیم که انسان ها تجربه و ابراز می کنند. در این سوگیری روانشناختی، حقیقت آشکاری نهفته است، زیرا عواطف در نهایت در مغز زیر نئوکورتکس بزرگ که زبان و فرهنگ را ممکن می کند، تولید می شود. در عین حال عواطف چیزی است که جوامع را یکپارچه نگه می دارد یا در بیشتر موارد آنها را از هم می پاشد. بنابراین عواطف، آثار و پیامدهای آن بر جامعه یکی از موضوعات پژوهشی ارزشمند قلمداد می شود.

فصل دوم کتاب با عنوان «سویه تاریک عواطف» به حافظه ناخودآگاه اشاره می کند. آنجا که می گوید: زیر نئوکورتکس قسمتی از مغز وجود دارد که محل حافظه ناخودآگاه است. بخشی از حافظه ناخودآگاه حاصل سرکوب یا رانش تجربه هایی است که عواطف منفی در باب خویش، زیر سطح خودآگاه تولید می کند. ممکن است، اشاره به این بینش مهم که نخست توسط روانکاوانی همچون زیگموند فروید وارد مباحث عاطفه و جامعه کردند، عجیب باشد اما سرکوب عواطفی نظیر شرم و گناه که تجربه های عاطفی دیگری را که در احساس فرد از خویش حمله ور می شوند، تشدید می کند، بسیار رایج و معمول است زیرا این نوع عواطف تلخ و ناگوار بوده و زندگی را سخت و دشوار می کنند.

فصل سوم، عنوان «قشر بندی عواطف» را به خود اختصاص داده است، قشربندی با توزیع نابرابر منابع ارزشمند در میان افراد جامعه به وجود می آید. طبقات اجتماعی به مرور زمان بر اساس سهم نسبی منابع ارزشمندی که گروه های جمعیتی مختلف دریافت می کنند، شکل می گیرند و وقتی شکل گرفتند بر مبنای سهم اعضای خود از منابع رتبه بندی می شوند و معمولا رتبه بندی میان طبقات متمایز بالا و پایین بسیار خطی است اما طبقات متوسط گاه با وضوح کمتری رتبه بندی می شوند. عنصر نهایی در هر نظام قشربندی میزان تحرک یک فرد با خانواده از طبقه به طبقه دیگر است. میزان تحرک به عوامل بسیاری از جمله مرزهای موجود حول طبقات، تبعیض و فرصت های ایجاد شده از طرف حوزه های نهادی بستگی دارد.

فصل چهارم و پایانی کتاب با عنوان «تاثیر عواطف بر فرد و جامعه» می گوید: عواطف مثبت حتی اگر موجب شادی و خشنودی افراد نباشند، رضایت خاطر آنها را فراهم می آورند و به احتمال زیاد باعث رفتارهای مناسب با دیگران و افزایش تعهد به ساختارها و فرهنگ می شوند. در مقابل عواطف منفی می توانند برای جامعه مساله ساز باشند و همان طور که خواهیم دید عواطف منفی با عواطف مثبت ترکیب می شوند و اغلب به آمیزه ای مهلک و انفجاری تبدیل می شوند. بررسی عواطف جامع را با آنچه که آن را آسیب شناسی رفتاری می نامم، شروع می کنم و پس از آن به تدریج به برانگیختگی عواطف منفی می پردازم که به طور فزاینده ای جوامع و حتی نظام های میان جامعه را تحت تاثیر قرار می دهد.

نتیجه گیری

شایان ذکر است که تغییرات در جوامع از جمله کنش جمعی یا خشونت علل متعددی دارد و پویش های عاطفی تنها یک عنصر هرچند یک عنصر اساسی در میان سلسله حوادثی است که راه را برای تغییر ساختار و فرهنگ جامعه باز می کند. مردم معمولا تعهدات یعنی عواطف مثبت خود را به ساختارها و فرهنگ ساختارهای کلان و میانی حفظ می کنند. در نتیجه تغییر اجتماعی باید بر این سکون فائق آید. با وجود این وقتی شمار زیادی از افراد به خصوص در واحدهای دسته ای نظیر طبقات اجتماعی، گروه‌های قومی، فرقه‌های مذهبی و سایر دسته های اجتماعی پیوسته عواطف منفی تجربه کنند، این عواطف می تواند به نیرویی برای تغییر در جوامع بشری تبدیل شود. در حالی که تجربه‌های عاطفی منفی می‌تواند به آسیب‌های رفتاری و روانی افراد کژرفتاری از سوی خرده گروه‌ها یا خشونت متراکم در میان گروه‌ها منجر شود.

دیدگاه شما
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
کد امنیتی